سفارش تبلیغ
صبا ویژن

طنز جزیره گنج


جزیره گنج

با افزایش هزینه های جاری  و کمبود بودجه ، جلسه مهمی در منطقه آزاد قشم برگزار شد. رییس جلسه با نگرانی به حاضران گفت؛ دوستان ما طبق معمول همیشه بی پول شده ایم و لذا تا ظهر وقت دارید طرح های درآمدزای خود را  اعلام کنید.حالا برید خوب فکر کنید که شب عیدی کلی خرج داریم.

سرانجام حوالی ظهر بسته های پیشنهادی نخبگان حاضر در جلسه  تهیه شد.و یکی از مدیران سرگرم اعلام راه حل های پیشنهادی درآمد زا شد:
به نام خدا با توجه به توانایی شگفت انگیز منطقه آزاد در جذب سرمایه و 30سال توسعه موفق ، بسته درآمد زای ذیل در سه بخش تقدیم می شود.
بخش اول
نصب صندوق کمک به منطقه آزاد در معابر عمومی، برگزاری کنسرت خیریه و جشن گلریزان به نفع منطقه آزاد.
بخش دوم
موارد زیر شامل جریمه هایی از 100 تا 200 هزار تومان است و شهروندان خاطی ملزم به پرداخت هستند ؛ قدم زدن بی هدف در سطح شهر ،  دادن جواب سربالا ، بی توجهی به لوازم تولید چین ، غر زدن ،  عدم تکریم چتربازان خسته، بی اعتنایی به مجسمه امام قلی خان ، انداختن کارت شارج مصرف شده در پیاده رو، چانه زدن با فروشنده چینی، تعجب کردن از نرخ گران میوه و خشکبار ، زدن  پوز خند و نیش خند در معابر عمومی و دیر گذاشتن کیسه زباله همچنین  انتقال بیماران اورژانسی از جزیره به بندرعباسَ، دعا نکردن به جان مدیران نیز شامل عواقب و جریمه نقدی می باشد .

در ضمن به افرادی که در برگزاری همایش های مهم مشارکت می کنند تخفیف داده می شود. همچنین پر کردن صندلی هنگام برگزاری همایش، قربون صدقه رفتن مدیران ارشد نیز شامل تخفیف در جریمه می شود.

بخش سوم
موارد ذیل اضافی و مستهلک تشخیص داده شده و زیر قیمت بازار تعویض یا به فروش می رسد؛
تعویض سد پی پشت و گوران با یک واحد آپارتمان دو خوابه در خیابان فرشته ، فروش همه ی قندیل های غار نمکی،  تعویض هزار هکتار از جنگل حرا با همه ی جک و جونورهایش با یک وانت میوه درجه یک، فروش غار خربس قیمت توافقی!!
، فروش از دم قسط تعدادی دلفین در حد نو، بدون زدگی ، تعویض تخم لاک پشت پوزه عقابی با چند صفحه تخم مرغ ، فروش تپه ماهورهای حد فاصل درگهان تا سوزا ، فروش 3 دانگ از قلعه پرتغالی ها ، تعویض دره ستاره ها با یک وانت شیرینی تازه ، فروش مجسمه امام قلی خان،  اجاره باند فرودگاه جهت گل کوچیک و همچنین اجرای برنامه سلفی با  مدیران ، هر سلفی یک میلیون تومن ، متقاضیان می توانند با در دست داشتن پول نقد در اسرع وقت به ما مراجعه نمایند.

[ یکشنبه هفدهم بهمن 1395 ] [ 14:26 ] [ کاظم گلخنی ]

جاسک کجاست

 

به نام خدا البته واضح مبرهن که ما بچه ها نمی دانیم جاسک کجاست اما این طور که یکی از همسایه ها به پدرم گفته ؛ انگاری یک جای خیلی دوری هست که به واسطه سیل اخیر توسط کاربران اینستاگرام و فیس بوک کشف شده است، به قول عمویم گاهی باید قدردان بلایای طبیعی شد وگرنه تا هزار سال دیگر هم اقشار و احزاب مختلف جامعه برای گرفتن حال رقیب از هشتگ جاسک را دریابید بهره نمی بردند.

حالا شما به آن دخترک شمال تهرانی که این نمی داند جاسک کجاست خیلی خورده نگیرید در همین استان خودمان هم خیلی از مدیران کارآمد از روی نقشه از حضور جاسک مطلع شده اند.

آقای معلم پدرمان بابت این موضوع کلی اعصابش خورد شد و هی می گفتَ؛ این همه تهران جای قشنگ دارد همه را ول کردند چسبیدند به جاسک !!

همان موقع عمه سوزانم که بیشتر عمر مفیدش را در تلگرام، فیس بوک و گوگل پلاس سپری کرده چنان شیونی کرد که یک لحظه تصور کردم یتیم شده ام اما پدرم که داشت انشایم می نوشت پس علت چه بود !!
متاسفانه صدای جیغ و شیون از خیلی از خانه ها بلند شد.طفلک پدرم تصور میکرد اینها از سیل جاسک و به فنا رفتن محصولات کشاورزی غصه دار شده اند. اما انگاری سر یک مجری تلوزیونی گیج رفته بود که الحمدالله شکر خدا به خیر گذشت.

در اینجا  شناخت من از جاسک به پایان رسید. پدرم نوشته ؛ امیدوارم برنامه توسعه که باعث پیشرفت شگرف بندرعباس شد به جاسک هم سرایت کند و برادران چینی آبادش کنند.


طنز بندرعباس گران شد

 

جراید؛ کمبود زمین و افزایش مهاجرت باعث شده تا بندرعباس در عرصه زمین و مسکن یکی از گرانترین شهرهای کشور شود

با افزایش قیمت مسکن ، این بار  دست استکبار جهانی از استین زمین بیرون آمد.
در همین رابطه برخی افراد معلوم الحال و همچنین فریب خورده با گذاشتن پیام های اعتراضی نیت خود را نشان دادند که در ادامه می خوانیم .

کاربر مستاجر زاده ؛ ببخشید اصلا این زمین  دقیقا کاربردش چیه!!  کسی میدونه !!

کاربر سرتق ؛ داداش این زمین دیگه خیلی پر رو شده ،میگم اینا سفارتی، کنسولگری چیزی ندارن !؟

کاربر روشن ضمیر ؛ دوست محترم با خشونت مشکلی حل نمی شود، به نظر حقیر باید با گفتمان  وارد عمل شویم و از زمین بخواهیم مثل بچه آدم برای مردم جا باز کند.

مرد دانا؛ یکی از اقوام ما قراره کاندید شورا بشه قول داده  کل شهر رو به قله گنو منتقل کنه، تازشم هر کی بهش رای بده بهش یه شارج دو تومنی میده !!

کاربر اهل تفکر؛ ببخشید شام هم میده؟

گدای مکزیکی؛ دوستان ما هیچی از ترامپ کم نداریم ، این گرانی زمین فقط یک راه دارد اونم هم کشیدن دیوار دور تپه های اطراف شهر هست.

کاربر ملایم پور  ؛ به اعتقاد حقیر  انتقال شهر به قله گنو کمی زمان می برد،  از این رو پیشنهاد می کنم با تشکیل یک کمپین اعتراضی زمین را در تنگنای سیاسی قرار دهیم .

یک زمین خوار ؛ ای ترسوهای مفت خور غرب زده ،  فقط بلدین حرف بزنید.
یه جو غیرت ندارید کلنگ برداریم بزنیم چش و چار این زمین رو در بیاریم .

کاربر ناشناس؛ با این خودسری به جز لطمه زدن به منافع ملی چه سودی می بریم، اینجا درازا دارد و پهنا ندارد ، حقیر به شخصه معتقدم دست به دست هم بدهیم و اینقدر عرض شهر بکشیم تا انشالله ارزی و ارضی توسعه پیدا کنیم.

کاربر کاربلد؛  همین دیروز در جراید خواندم که خاک هرمزگان رو به اون ور آب قاچاق می کنند.من حتم دارم این کمبود زمین ناشی از قاچاق خاک به خارج هست.

دایی جان ناپلئون؛ آقایان ،آقایان شما چقدر ساده اید!!  همه اینها زیر سر انگلیس است، اینها به عمد شاه عباس رو تشویق کردند جزیره هرمز رو رها کنه و تجارت و کشتیرانی رو به این باریکه زمین که گمبرون نام داشت بیاورد.

کاربر خجسته؛ طبق سند چشم انداز توسعه 1495 قرار است سرریز جمعیتی بندرعباس به شهرک علوی منتقل شوند.

کاربر خجسته به سبب رفتار خارج از عرف و بلاهت ذاتی از سایت اخراج شد.

#کاظم_گلخنی_روزنامه_دریا


طنز هزار یک شب


دردی سخت دندان ملک را گرفت و صاحب تاج ز درد همچو شغال زوزه  کشیده همی اهل کاخ فحش چاروادری نثارش کرده از چه روی خفه خون نمی گیرد!! به دستور ملک ، گزمه ها شهرزاد قصه گوی را به بدبختی یافته به اندرونی کاخ کشانده ،گفتند؛ ای عجوزه بر ملک عهد کردی که تا هزار و یک شب قصه نقل کنی حال شب بیست و نهم نشده راه و رسم لوطیان پیشه کردی تا نیمه شب در کافی شاپ ها  ول میگردی !!

شهرزاد قصه گوی چشم تنگ کرد بر وزیر تشریفات بگفتا ؛ ای گراز طماع نیک دانم که از قبال چاپلوسی ها بسی امتیاز و رانت گرفته بیت المال ملک را خرج هوا و هوس نمودی ،دخترک قصه گو صدایش را فزون تر کرد و ادامه داد؛ از چه روی کارگزار شاهی چون تو ، دو تابعیتی بودندی دو شغله بودندی حتی خیال ریاست بر فدراسیون منچ ز سر داشته از این بدتر دو همسر بی خبر از هم عقد کردندی ، دیش ماهواره همی تنظیم می کنی !؟

وزیر بدبخت که از پرده دری شهرزاد سخت آزرده گشت همچو خر در گل گرفتار گشت به اجبار سکوت پیشه کرد.

باری شهرزاد را نزد شاه بردند و امر کردند که قصه قال کن، لیک شهرزاد ز درد و رنج ملک بسی آشفته و غصه دار شد و گفت؛ ای بزرگوار از چه روی طبیب احضار ننمودی ! ملک اهی کشید و عرض کرد؛ ای دختر نادان تو هیچ دانی که دندان پزشکان تعرفه نداشته هر چه تیغشان ببرد رعیت را عقوبت کنند ، این ایام چنان ظلمی در درمان روا کرده اند که ملکی همچو من قوه احضارشان نداشته این درد جانکاه را بر درد نداری ترجیح دهم!!

شهرزاد قرصی به کام ملک گذاشت و شاه ملنگ و خجسته گشت. دخترک هم امیدوارنه ناز کرد و گفت ؛حال که احوال ملک بر خوشی استوار گشته خواسته کوچکی دارم ،

ملک هم شادمان فریاد زد؛ لابد شارژ دو تومنی می خواهی یا میخواهی بگویی عقدم کنن!!
شهرزاد هاج واج از پیشگویی شاه ، گفت؛ ای ملک تو را قسم به جان مادرت مرا نیز عقد نما تا به جرگه زنان اندرونی رهنمون شوم که شرط عقل نباشد دختری نامحرم هر شب به ضرب و زور نیزه به بارگاهت کشانده تا قصه روایت کند، بدبخت مردم پشت سرت حرف می زنند ،

لیک نقل این حرفها نبود و ملک چنان ز تاثیر قرص x ملنگ و شاد گشته بود که هیچ تصوری جز کیهان نوردی ز سر نداشت  .بدین سان در شب بیست نهم  ملک اغفال بگشت با دختر رویاهایش شهرزاد ازدواج بنمود.


ستون طنز کلپک سلام 5


 


من یار مهربانم !!!

چقدر درس خواندیم و انشا نوشتیم که علم بهتر است یا ثروت،  ما هم. بچه بودیم و بدون اینکه یک ذره تحقیق بکنیم و از ارزش واقعی ثروت با خبر شویم، هی فرت و فرت نوشتیم ؛ البته واضح مبرهن است که علم بهتر از ثروت است و از این حرفهای صد من یک قاز کلشیه ای...سالها گذشت تا اینکه بزرگ شدیم و  فهمیدیم اینها همه کشک بوده و ثروت بهتر از علم  است‌.

اصولا تنها چیزی که به کار نمی آید کتاب و علم است باور نمی کنید بروید تعداد کتاب فروشی های بندرعباس را بشمارید. بعد بروید تعداد بانک ها را بشمارید!!!

این تطابق نشان می دهد که شکر خدا علم پیشرفت کرده و خیلی ها به چیزهای خیلی مهم توجهات اساسی نشان می دهند.

باور کنید کتاب  مضرات زیادی دارد؛ اول اینکه برای تهیه یک جلد کتاب  کل چوب های جنگل را می برند تا کاغذ تهیه کنند، دوم اینکه نویسنده کتاب همیشه بدهکار و مقروض است و همیشه خدا جلوی زن و بچه اش شرمنده است.

نکته بعدی اینکه با مطالعه زیاد چشمان شما ضعیف می شود و باید بروید کلی خرج دوا و دکتر کنید.از همه بدتر اینکه بعضی ها به مجرد خواندن دو جلد کتاب، یکهویی هوا برشان میدارد که روشنفکر شده اند.

عیب بعدی کتاب وزن و حجم سنگینش هست.قبول دارم که با کتاب های پر حجم  بوفه هایتان کلی قیافه می گیرید اما روز اسباب کشی که برای اهل کتاب مکرر پیش میاد  تازه به مضرات کتاب پی می برید.

ضمن اینکه موقع برگزاری نمایشگاه کتاب، متاسفانه به کرات دیده شده که تعدد غرفه های  کتاب، جلوی دید مشتریان غرفه های مهم اسنک فروشی، تخمه فروشی و حتی فلافل فروش ها را گرفته و باعث کدورت خاطر عزیزان این حوزه مهم فرهنگی شده است‌.

در پایان اگر با این همه مضرات باز هم تصمیم به حضور در نمایشگاه کتاب را دارید پیشنهاد می کنیم از این کتاب های مد روز نظیر؛ قورباغه ات را استفراغ کن ، چطور یک شبه پول دار شویم و ...خریداری کنید ، هم قیمتش مناسب هست هم یه چند روزی خودتون  رو سر کار میذارید و باعث آرامش در محیط گرم خانواده می شوید.

نوشته کاظم گلخنی