سفارش تبلیغ
صبا ویژن

طنز روزهای خوش انتخابات

 

چه ایام خوشی بود

هر طرف نگاه می کردی ملت سرگرم تفریح بود.

یکجا دو جا که نبود هر خیابانی سر میزدی بساط موسیقی ، شام ، شیرینی و شربت به راه بود

یک طرف مسابقه و طنز بود به ملت فرت فرت شارج مجانی میداد آن طرف پزشک عمومی وسط بازار مردم را مجانی معاینه می کرد، یکی لای نان کباب می گذاشت آن یکی بن خرید کالا کادو می داد القصه همه بجز امپریالیسم از این ایام پربرکت حسابی فیض برد.
خدا کمر این معاندین خارج نشین را بشکند که این قدر با انتخابات مخالفت می کنند.

ای کاش همیشه انتخابات بود. طرف دو روز بود انصراف داده بود اما هنوز ستادش نهار پخش می کرد.

چقدر به کارتن خواب ها خوش گذشت . شفاف تر عرض کنم تبلیغات شورای شهر  روی چند صنف تاثیر گذار گذاشت، و خیلی ها از جمله کرایه دهندگان داربست فلزی و موسسات چاپ و نشر بنر و پوستر را به نان و نوا رساند. 
از این حاتم بخشی کارتن خواب ها نیز بی نصیب نمانده هر چه توانستند از مقواهای تبلیغاتی و پوستر کاندیدهای شورا فروختند. هی مواد کشیدند.

تخت خوابشان هم با آن همه مقوا نرم تر شده بود، برخی از کارتن خواب ها شبی 20 هزار تومان می گرفتند و از بنرهای بزرگ تبلیغاتی محافظت می کردند.خلاصه که این یک هفته اگر برای پاکبان های زحمتکش شهرداری جهنمی گذشت به معتادان کارتن خواب که خیلی خوش گذشت.

اما از طیف ناراضی  باید به صاحبان سوپرمارکت ها اشاره کنیم . خودشان می گفتند فروشمان به خاطر توزیع گسترده ناهار و شام نامزدهای انتخابات تنزل شدیدی پیدا کرده است.
یعنی به حدی برخی از کاندیدهای شورا شام و نهار پخش کردن که بسیاری از خانم های خانه دار هنوز هم مشغول دعا کردن به جان این بذل و بخشش معنی دار هستند.

فقط  مانده ایم معطل این همه پول...  این همه خرج را چطور تامین کردند و از همه بدتر چطور می خواهند جبران کنند؟

در حوزه تبلیغات مجازی اکثر کاندیداهای شورای شهر چیزی جز سوابق، پوستر و همچنین استیکر و مجیزهای سطحی عرضه نکردند، اینکه خیلی ها به اجبار  به همان روش سنتی روی آوردند و با دقیق شدن در کیفیت شام ، موسیقی و برنامه های شاد ستادها و میزان خوشگلی تصاویر فتوشاپی به دنبال شایسته ترین گشته و بهترین ها را برای ورود به شورا انتخاب کردند. خلاصه و در مجموع روزهای خوشی بود که حیف زود تمام شد.


طنز این مش معصوم خبیث

Download

 


طنز فوتبال افیون توده هاست

فوتبال افیون توده هاست

شرح کاریکاتور؛ پرسپولیس 3 هفته مانده به پایان لیگ قهرمان شد. هر آدمک نماد یک هفته است و انگاری نیازی به منهدم کردن باقی آدمک ها نیست.

فوتبال و افسردگی
میگویند فوتبال افیون توده هاست!! فکرش را بکنید برد و باخت ها آن هم در سطح ملی و یا باشگاهی چه تاثیری بر شادابی و یا افسردگی جامعه دارد.

بعد از باخت ضایع انگلیس از آرژانتین در جام جهانی مکزیک آن هم با گل الکی ماردونا  طبق اعلام روزنامه تایمز ،آمار کتک خوردن زنان انگلیسی از همسرانشان هفتصد برابر از روزهای عادی بیشتر شد تا جاییکه کلانتری ها از باخت تیم ملی انگلیس بشدت شاکی شدند.
در ایران چندی قبل
مادر جوانی به روابط عمومی صدا و سیما زنگ میزند و بعد از کلی فحش بد و بیراه می گوید ؛ بچه ام از باخت پرسپولیس مقابل استقلال افسرده شده و لب به غذا نمیزند!! ضمن اینکه از تعداد کسانی که بعد دریافت گل یا باخت تیم محبوبشان در استادیوم ها سکته کرده و جان سپرده اند هم ذکری باید کنیم و اعلام کنیم این نوع مرگ در همه کشورهای فوتبال دوست نظیر ایران رواج دارد.

جامعه شناسان بارها گفته اند بازی حساس استقلال و پرسپولیس را روز جمعه برگزار نکنید!! این عزیزان معتقدند شنبه در ایران خودش بصورت طبیعی خر هست و برای ایرانی جماعت نکبتی ترین روز  اول هفته است حال با این تفاسیر باخت تیم محبوب هم با شنبه جمع کنیم می شود آخر افسردگی و‌ به دلیل اعصاب خورد کارمندان و کارگران و کری و مشاجرات بین هم اصولا ارباب رجوع بی و حرف و حدیث به خانه برگردد سنگبن تر است به همین دلیل باخت استقلال یا پرسپولیس و حتی تیم ملی کلی به راندمان تولید، صنعت و خدمات ادارات کشور لطمه میزند‌.
البته موضوع افسردگی بعد از باخت جهانی هست،گل پیروزی ایران به کره جنوبی  یادتان هست !؟ گریه این ملت چشم تنگ رو یادتون میاد ؟ خوب ایراد نداره ما هم یادمون نمیاد .

  فک آویزان مردم برزیل چی ! باید یادتون  بیاد ، بعد زدن گل هفتم آلمان عملا برزیل سنکوپ کرد !! می گویند هنوز مردم  برزیل از شوک آن فاجعه در افسردگی ملی به سر می برند.


طنز بندرعباس شهری برای همه

بندرعباس شهری برای همه

به نام خدا شهر ما به خاطر مسیرها و پیاده روهای اختصاصی و عبور آسان معلولان شهرتی جهانی دارد ، در شهر ما دهها پل هوایی مخصوص معلولان  درست کرده اند و معلولان عزیز چپ میرن راست میان به جان مدیران دلسوز شهر دعا می کنتد.  مادرم می گوید پیاده رو های  این شهر برای افراد سالم هم خطرناک است.چند روز پیش یک موتوری که در پیاده رو مشغول حرکات نمایشی بود با مادر و مادربزرگم تصادف کرد که در این حادثه راننده موتور بر اثر شدت جراحات و کتکهایی که از بی بی جون نوش جان کرد راهی بیمارستان شد،  البته باید متذکر شوم حرفهای مادرم همگی سیاه نمایی است و آدم عاقل باور نمی کند.

تنها مشکل معلولان بندرعباس نبود عابربانک مخصوص آنها بود که این مشکل هم به سبب تورم فعلی و کمبود نقدینگی حل شده و اکثر مردم دم عیدی شکر خدا از این دستگاه مستکبر فاصله گرفته اند.
ضمن اینکه  در بندرعباس فروشگاهها ، سوپرمارکت ها و مغازهای شهر طوری بنا شده اند که معلولان مثل آب خوردن در این مراکز خرید تردد می کنند.

از دیگر الطاف بزرگ شهرداری طراحی مسیر تردد ساحلی معلولان عزیز است و این عزیزان با حمایت های گسترده دولتی مدام در جشن های بزرگ ساحل سرگرم تفریح و تفرج هستند به حدی خیلی ها این ایام آرزو می کنند کاشکی معلول بودند، و در پایان ما باید قدردان این همه توجهات مسئولان زحمت کش باشیم و مدام برایشان اسفند دود کنیم «آقا اجازه تمام شد»

معلم ؛ بچه تو چقدر خوب دروغ می نویسی باریکلا ، نمرت بیست


طنز نقش خربزه در تاریخ ایران

خنده دار است ،  اما خربزه هم در تاریخ ایران نقش داشته است .

مثلا علت مرگ اغامحمدخان خربزه بود.شاه ایران عاشق خربزه بود.ارتش ایران در اردوی جنگی شوشی بود و روسها از ترس ارتش قدرتمند آغامحمدخان جیک نمیزدند.

افسوس که خادمان حریص خربزه های شاه را خوردند.اغامحمدخان نیز حکم مرگ آن دو را صادر کرد اما اجرای حکم را به صبح محول کرد.محکومان  نیز از فرصت سود جسته با ملازمان خیمه شاهی دست به یکی کرده شاه را در خواب کشتند.بدین سان قدرتمندترین شاه قجری که ملکه روس از حضورش وحشت کرده محض یک خربزه ناقابل کشته شد.

خربزه سند

کمی به عقب برگردیم به دوره نادری
راویان گویند وقتی نادر هند را فتح کرد هنوز از میزان غرامتی که بر اکبرشاه ننه مرده بسته بود دل تنگ بود و قصد داشت باز هم از دولت شکست خورده هندی باج بیشتری بگیرد، از این رو هندیها که دیگر آه در بساط نداشتند در خفا به شور نشسته تدبیری به ذهن وزیر اعظم هند رسید که تاثیری نیک داشت‌

گویند سعادت خان وزیر اکبرشاه چند گاری خربزه نوبر سند را برای نادرشاه که در مسیر بازگشت حوالی لاهور بود فرستاد و شاه ایران از این حسن انتخاب هندی ها شادمان شد و دیگر بر آنها سخت نگرفت.

باز هم خربزه

باز هم یک قرن و نیم یه عقب رجعت کنیم، گویند
وقتی شاه اسماعیل صفوی برای شکست مدعیان سلطنت با معدود افرادش از گیلان خروج کرد در منطقه طارم  اردو زد .

بهانه شاه دلکشی و میل مفرط به خربزه بود اما این ظاهر ماجرا بود هدف و سیاست این بود تا وقت بیشتری بخرد تا تمام هوادارانش از همه شهرهای ایران به لشگر این شاه13 ساله ملحق شوند .
شاه اسماعیل هفت روز به خوردن خربزه گذراند آنگاه شاهکار کرد و  در هفت جنگ بزرگ همه مدعیان حکومت را منهزم کرد و ایران را متحد ساخت.
شاه اسماعیل عاشق شکار شیر بود وی شاعری چیره دست بود و به امیرالمومنین ارادتی ویژه داشت.

و باز هم خربزه

خوب وقت آن است که به دوره قجری برویم . راویان گویند؛
قبل از اعدام میرزا رضا کرمانی ( ضارب ناصرالدین شاه ) در میدان توپخانه ، خواستند تا اخرین حاجت اعدامی را براورده کنند.میرزا هم هوس خربزه کرد و طبق خاطرات میرزا نویسان در میان بهت جماعت ، دل سیری خربزه میل کرد.

میرزا رضا سپس چند بار به دیرک اعدام ضربه زد و گفت این را یادگاری نگه دارید که من اولین نخواهم بود و تا ازادی ایران اعدام ها ادامه خواهد داشت.

تحقیق ؛ کاظم گلخنی.