سفارش تبلیغ
صبا ویژن

جوانهای بندری دستمان خالی دلمان شاد

 

گزارش:کاظم گلخنی


 

آخرین روزهای فصل زمستان است و هرمزگانی ها آماده استقبال بهار و سال نو می شوند. شور نشاط فرا رسیدن سال جدید در ازدحام جمعیت فراوانی که شبانگاهان در بازارهای شهر مشغول خرید هستند به خوبی می توان حس کرد.با این حال برخی نیز با وجود تورم موجود و گرانی قیمت ها چندان دست و دلی برای رفتن به بازار نداشته و از گرانی ها گله مند هستند. با این همه، شادی در رخسار مردم جنوب موج می زند خودشان می گویند به واسطه شکفته شدن بهار است.به همین مناسبت  به سراغ چند جوان صنعت کار هرمزگانی رفتیم و با آنها در آستانه سال جدید از هر دری سخن به میان آوردیم باشد که این گپ و گفت جالب ،مورد توجه شما خوانندگان گرامی واقع شود.

در این کارگاه خیابان کمربندی که توسط بخش خصوصی اداره می شود حسین آب جامه 30 ساله اهل بندرعباس از جمله کارگران با سابقه اش محسوب می شود. حسین که متاهل و صاحب دو فرزند است  مثل برخی از همکارانش به سبب گرانی ها چندان دست و دلی برای رفتن به بازار و خرید ندارد.او امسال وام گرفته و دیگر از نظر مالی توانی برای خرید شب عید ندارد.

 از سویی حسین نیز همانند دیگر همکارانش از اینکه مثل کارگران برخی از شرکت های دولتی از مزایا آخر سال بهره نبرده و سختی مشاغل را برایشان لحاظ نکرده اند سخت گله مند است و در همین ارتباط می گوید: صنف ما باید پشتیبان کارگر باشد. کار ما خیلی سخت است اما در ردیف مشاغل سخت قرار نگرفته است.در ادامه حسین این کارگر متخصص را با یکسال عجیب کمی متعجب می کنیم.

قاچاق چی نیستیم

وی در پاسخ به این پرسش که چرا رو به کار قاچاق نیاورده، می گوید: دوست ندارم پول حرام تو سفره زن و بچه ام بگذارم از این گذشته این کارها آینده ای ندارد. اما اینکه برخی به مجرد اینکه اسم بندرعباس می آید فکر می کنند همه جوانهای اینجا قاچاق چی هستند هم حرف بی ربطی نیست.! اما جوابش را باید آن مسئولانی بدهند که برای استخدام در شرکت نفت و فولاد هرمزگان در تهران و کرج اگهی استخدام پخش می کنند.!!شما بروید به این شرکت های بزرگ بشمارید چند کارگر بومی سرکار هستند.! حسین آب جامه که 13 سال سابقه کار در چنته دارد در ادامه اضافه کرد: یک زمانی دریا باز بود کار پیله وری درآمد خوبی داشت اما از وقتی دریا بسته شد دیگر نان از سفره ها خیلی ها رفت .بدبختی ما اینجاست که این خرده پیله وری را با قاچاق یکی می دانیم وگرنه الان هم قاچاق هست منتها صاحب مال در یک ویلای تهران لم داده و زجرش مال آدمهایی هست که هر لحظه منتظر مرگشان هستند. آنهم به خاطر اینکه اینجا خیلی روی خوش به استخدام بومی نشان نمی دهند، وگرنه آن زمان که بچه های بندری سواد کمی داشتند گذشت الان توی هر خانه بندری چند تا لیسانسه بیکار هست.

امسال به فین می رویم

 اما بخوانید نظر دیگر کارگران درباره همین سوال ،مهدی امینی که او نیز متاهل و دارای 2 فرزند است، می گوید:برخی از جوانهای اینجا دوست دارند یک شبه پولدار شوند به همین خاطر رو به قاچاق می آورند اما این قصه ها مربوط دهه 60 و 70 بود الان ماشاالله اکثر جوانها درس خوان شده اند و بیشتر دوست دارند وارد مشاغل دولتی شوند.مهدی نیز از کارگران متخصص با سابقه است وی برای سال جدید برنامه ای مشخصی ندارد و می گوید سال قبل وضع کمی بهتر بود و توانستیم با خانواده به مشهد برویم اما امسال با این وضع مالی (باخنده)حتی فین هم شاید نرویم.در این میان حسین هم دوباره به حرف می آید و خنده کنان می گوید ما امسال قصد داریم با یک برنامه ریزی مدون همراه خانواده به آبگرم کوه گنو برویم.  

خدا کند یارانه ها قطع نشود

سوال دیگرمان مربوط به داستان سبد کالاست. مهدی با ذکر اینکه از مادرش نگهداری می کند ،خنده کنان پاسخ داد: ما بدون اینکه مهمانی به خانه دعوت کنیم در عرض یک هفته سبد کالا را با محتویاتش مصرف کردیم. کاش دولت مثل پارسال عیدی را به یارانه ها الصاق می کرد. در این میان برخی از کارگران ضمن ملامت مهدی از خوش خیالی او تعجب می کنند و می گویند باید دعا کرد که یارانه ها قطع نشود دیگر سبد کالا و عیدی دادن پیشکش دولت باشد.

همینی که هست

گلایه ها و دردل صنعت کاران هرمزگانی بیشتر مربوط به متاهلین است در این میان رحیم جوان 19 ساله ای که فقط یکسال سابقه کار دارد لبخند به لب از روزگارش این طور می گوید: عصرها که به خانه می روم زود لباس عوض می کنم و همراه دوستانم به ساحل و پارک می رویم .من مثل همکارانم نه مشکل مالی دارم نه کسی تحت تکفل دارم با این وجود به خاطر گرانی ها فکر نمی کنم بتوانم عید امسال را به دلخواهم سپری کنم .رحیم می گوید برای عید برنامه ندارد اما تابستان به همراه دوستانش سفر می رود. این جوان 19 ساله در ادامه به ما گفت :زمانی که تیم آلومنیوم در لیگ برتر بوده به همراه دوستانش به استادیوم می رفته اما بعد از خروج فوتبال هرمزگان از لیگ برتر دیگر به استادیوم نرفته است.جالب اینجاست که این جوان کارگر از مشتریان پروپا قرص کنسرت است و به قول خودش در یکسال گذشته به دیدن دو کنسرت رفته و هربار 40 هزار تومان خرج بلیط کنسرتها کرده است.رحیم سپس از دنیای مجازی گفت و اینکه خودش و تمام دوستانش در واتس آپ هستند.در نهایت هم هرچه از مضرت این نرم افزار برایش شرح دادیم زیر بار نرفت و گفت خنده کنان گفت: تفریح نداریم همینی که هست.

دستمان پر است دلمان...

تا اینجا هر چه نوشتیم از گلایه و نداری بود و اینکه دلمان خوش است اما دستمان خالی؛ حال بخوانید داستان آنها که دستشان پر است و دلشان خوش تر است.مگر می شود دست آدم پر باشد و دل خوش نباشد.

آقای رضوانی مدیر کارگاه خنده کنان می گوید والا ما که از عیدها خوشی ندیدم مدام باید مهمان داری کنیم.به رضوانی گفتیم حال شما این دم عیدی چطور است،می گوید: راستش ما هم دغدغه خودمان داریم هرچه بامت بیشتر خرجت هم بیشتر است.متاسفانه مدام نرخ قطعات یدکی گرانتر می شود اما نرخ دستمزدها تکان نخورده است. مانده ایم با این بازار راکت  ،حقوق و عیدی یک عده کارگرجوان چطور تامین کنیم. رضوانی می گوید:معمولاً عیدها مهمان های شهرستانی را میزبان می شود که به احتمال زیاد یک جور تلافی سفرهای جناب مدیر است.

زن سرحدی بگیرید

از مدیر کارگاه و حرفهایش گذشته و جوانی شیطان برای گفتگوی پایانی نشان می کنیم . کریم کارگر خنده روی کارگاه با شوخی هایش همه را به خنده انداخته است. این کارگر جوان که همسری شهرستانی دارد با خوشحالی می گوید:ما زرنگی کردیم عیال و بچه ها را فرستادیم شهرستان و این دم عیدی اقتصاد مقاومتی را به طور کامل اجرا کردیم .

کریم بنده خدا عوضش زمستان ها باید جواب سختی پس بدهد .خودش با شیطنت خاصی عنوان می کند:زمستان ها از شهرستان مثل لشگر سلم تور مهمان برایمان می آید، از در و دیوار خانه مهمان سرحدی بالا می رود .کریم که همراه بقیه از خنده ریسه می رود می گوید :خلاصه اگه خواستین زن سرحدی بگیرین دو تا حسن داره عید و تابستان ها خرجتان کم می شود اما زمستانها متاسفانه این عزیزان هم ظرفیت ها استفاده می کنند و هی مهمانی می آیندو  تا به لیگ دسته سه سقوط نکنید ول کن معامله نیستند.کریم در زمینه کاهش مصرف گوشت در میان خانواده نیز ایده جالبی دارد، وی می گوید با توجه به اینکه نذورات حتی با وجود این تورم همچنان در حد تیم ملی در طول سال ادامه دارد لذا خانواده های عزیز سبدی بدین منظور تهیه کنند و کسری گوشت قرمز خود را از این طریق جبران کرده باقی سال را با نان رته سرکنند.

اینم ته دیگش

عید و بهار و باران ها طراوات خاصی به بندرعباس بخشیده و امسال هم به احتمال زیاد با وجود تورم و گرانی اما میلیون ها هم وطن به بندرعباس و ساحل زیبایش می آیند از بازارها دیدن می کنند؛کلی خرید می کنند سری هم به قشم می زنند ،هر جا دوست داشتند پارک می کنند ؛چمن پارک ها را داغان می کنند کلی هم با تلفن همراهشان برای پز دادن بعد از سیزده از ساحل و دریا عکس می گیرند و با دلی خوش و سلامت به شهرشان برمی گردند اگر احیاناٌ چشمشان به روزنامه ما خورد عید را به این عزیزان و همچنین تمامی اهالی هرمزگان تبریک عرض می کنیم .امیدواریم دولت محترم تدبیرو امید کمر تحریم ها و گرانی را در سال جدید بشکند و تورم را به قول خودشان نقطه به نقطه کاهش دهند بلکه دیگر این جوانها کمتر نق بزنند.و در آخر یک تبریک بزرگ به تمامی جوانهای هرمزگانی فعال در نشریه ندای هرمزگان که امسال نیز همانند سالیان گذشته با اخذ تندیس های برترین حوزه رسانه در زمره پر افتخارترین نشریه جنوب کشور قرار گرفتند این افتخار بزرگ تقدیم به شما خوانندگان هرمزگانی.امید که سال اسب را رهوار به سوی ساحل سعادت طی کنید.