سفارش تبلیغ
صبا ویژن

طنز بغام و یکر روز تعطیل

 

برای خیلی ها روز جمعه یعنی استراحت اما این قضیه برای بغام اندکی متفاوت است.آن روز هم دوباره در اوج گرما و شرجی ظهر، برق محله قطع شد . او که از این وضع بشدت عصبانی شده بود فریاد زد ؛ ای خدا آخر گناه ما چیه ، چرا فقط برق این محله می رود !! لحظاتی بعد مشتی معصومه در خانه را به صدا در آورد، پیرزن که از شدت گرما صورتش کبود شده بود بی مقدمه مشت محکمی به صورت بغام نواخت و گفت؛ یک زحمتی بکش زنگ بزن اتفاقات برق ،بیایند این بدبختی هر روزه ما را درست کنند!! بغام که از شدت ضربه تقریبا بیهوش شده بود ناله کنان ؛گفت؛ آخه پیرزن نفهم ،دیگه چرا مشت میزنی ! مشتی معصومه در حالیکه دور میشد گفت؛ حدس زدم شاید زنگ نزنی، اینکه نقدا زدمت تا حتما زنگ بزنی !!با آمدن ماموران اتفاقات، مرد معتمد محله،  با احترام و اکرام همیشگی رو به آنها کرد و گفت ؛دوستان خسته نباشید ،بنده یک ساعت قبل زنگ زدم خدمتتان اما حضرات الان تشریف آوردید! مسئول کارگران  با خونسردی گفت :برای تمام شهر بندرعباس فقط سه خودرو اتفاقات برق در نظر گرفته ان اینکه با این کمبود نیرو، ما معمولا تا مشکل قطع برق یک محله رو حل نکنیم نمی توانیم به محله دیگری برویم!! بغام گفت؛ تجهیزات برق محله پوسیده ؛ دزدها هم مدام سیم می دزدن ،شما هم وصله پینه می کنید و می روید اینکه مجددا برق قطع می شود!! یکی از ماموران گفت اتفاقا تجهیزات قدیمی اصل هستند از این تجهیزات  چینی بهتر کار می کنند ضمن اینکه فشار بار مصرف وقتی زیاد می شود معمولا برق محلات  قطع می شود .مامور دیگری هم گفت: مشکل سیم دزدی که دیگر اپیدمی شده همه جا این معضل هست و هنوز چاره ای برایش نیافته اند.بغام رو به ماموران کرد و گفت: منظورم اینه که آیا مثلا این قطعی های مکرر برای همه ی شهراست یا فقط بخت از ما برگشته ! یکی از ماموران که سرگرم بالا رفتن از تیر برق شده بود گفت؛ بله همه محلات مثل هم است و در این زمینه هیچ تبعیضی وجود ندارد !! ساعتی بعد بغام در حمام  سرگرم دوش گرفتن بود که این بارآب قطع شد و مرد بدبخت با سروکله پر از شامپو از حمام خارج شد، باز هم در خانه به صدا درآمد. مشتی معصومه دوباره مشت محکمی به دهان بغام زد و گفت: کامیون احمد مرغی زد لوله آب وسط کوچه رو شکست منم زدم احمد مرغی رو شکستم حالا  زود زنگ بزن اتفاقات که اصلا اعصاب ندارم . طفلک بغام که از شدت درد به خودش می پیچید نگاهی به مش معصومه کرد و گفت: قبلا چک میزدی آخه چرا یهو تغییر کاربری دادی !! مش معصومه در حال دور شدن گفت: اگه قراره توی این طنزها همش من نقش منفی بازی کنم میخوام شدت عمل بیشتری نشون بدم !! ساعتی بعد ماموران اتفاقات آب سرگرم کندن تنها تکه آسفالت سالم محله شدند.بغام که از این وضع بشدت ناراحت بود رو به ماموران کرد و گفت؛ دوستان خسته نباشید ،الان متاسفانه مدتهاست این قضیه شکستن لوله های اصلی آب محله تکرار شده اما عملا هیچ اقدامی جهت نوسازی شبکه آب نشده است!! یکی از ماموران خنده بلندی سر داد و گفت؛چقدر لهجه این یارو افتضاحه !! مامور دیگر گفت؛ برو داداش بزار کارمون برسیم ،این مسائل به ما مربوط نمیشه باید بری با مدیران اداره حرف بزنید.هنوز ساعتی از ماجرای شکستن و تعمیر لوله آب نگذشته بود که شهین خانوم جیغ زنان به نزد بغام رفت و گفت؛ ای وای بغام بدبخت شدم مش معصومه دیوونه همچی زده تو سر شوهرم که به کل به حالت اغما رفته !! زود بیا بلکه خواست وصیتی چیزی بکنه بنویسی، این ارث حق منه سهم منه عشق منه !!! طفلک بغام ساعتی گرفتار به هوش آوردن احمد مرغی بود دست آخر هم اکبر شیره ای قرص مرموزی به داخل دهان مروغ فروش محله انداخت و گفت: دیگه نگران نباشید الان با شادمانی فعال می شود!! دقایقی بعد احمد مرغی با خوشحالی به هوش آمد الان هم در زمینه کوچکی جثه تیراناسورها،  گونه وحشی دایناسورها با مرغ هایش سرگرم تبادل نظر شده است !! بغام که از این همه بدبختی روز جمعه دلش گرفته بود دیگر حوصله تعقیب و مجازات اکبر شیره ای را نداشت، اصل زنده ماندن احمد مرغی بود دیگر دیوانه یا عاقل بودنش خیلی مهم نبود. هوا تاریک شده بود و مرد بیچاره قصد استراحت داشت که ناگهان صدای مهیبی کل محله را برداشت. این بار چند کارتن خواب  در زباله دانی محله با تعدادی سگ و گربه بر سر یک کیسه زباله درگیر شده بودند.باز هم مش معصوم به همراه برخی از اهالی محله در اقدامی انسانی از سگ ها حمایت کردند و معتادها را زیر سنگ و چوب له کردند. طفلک بغام تا ساعتی مشغول تیمار کارتن خوابها بود دست آخر هم مقداری خوراکی برایشان خرید و با مهربانی آنها راهی کرد . دیگر ساعت از 12نیمه شب جمعه گذشته و بغام این مرد پاک نیت تازه به فکر استراحت افتاده است  البته اگر اتفاق غیر مترقبه ای رخ ندهد. کنیزو و بیشتر اهالی خوب می دانند که بغام قلبی از طلا دارد و بودنش برای محله یک امتیاز ویژه است.اما این  روزگار خیلی بی رحم است.