طنز ...محله نمونه بندرعباس
محله نمونه.......
سرانجام روز محله فرا رسید و اهالی محله با یک دسته گل و چندین کادو به منزل بغام آمدند و ضمن عذرخواهی از اعمال اشتباهشان هدایای خود را به بغام تقدیم کردند. در این بین مشتی معصومه بی اعصاب هم که این روزها زیر نظر یک تیم درمانی به تمرین یوگا می پردازد .یک پتک زیبا تقدیم مرد خوب محله کرد و با مهربانی گفت؛ پسرم از اینکه طی این چند ماه مدام کتکت زدم عذر می خواهم و امیدوارم مرا ببخشی راستش همه این خشونت ها زیر سر خارخاسک ملعون نویسنده طنزها بود و این ملعون قصد داشت با این روش زشت مردم را بخنداند وگرنه پیرزنی به سن سال من که یک سر و گردن از ماموت کوچکتر هستم چرا باید دست روی فرزند خوب محله بلند کنم. در ادامه این مراسم جالب احمد مرغی و زنش هم دو کیلو بال گردن به بغام تقدیم کردند. شهین زن احمد مرغی ضمن قدردانی از مقام رفیع بغام رو به حضار کرد و گفت؛ برادران و خواهران عزیز وقت آن رسیده که به عملکرد این مرد بزرگ که همیشه و در همه شرایط دلسوز محله بوده بیشتر توجه کنیم از این رو پیشنهاد می کنم همین هفته همایشی در نکو داشت بغام برگزار و به صورت شایسته ای از زحمات این مرد اخلاق مدار که بانی رشد فرهنگی اهالی محل شده قدردانی کنیم.
در میان کف زدن ها و هلهله اهالی طفلک بغام که از تعجب دهانش باز مانده بود فریاد زد؛ خدایا یعنی شما واقعا اصلاح شدید من که باور نمیشه ، همان لحظه کنیز که در کنار همسرش ایستاده بود فریاد زد؛ اهالی محل، بنده از طرف همسرم از همه شما عزیزان گرامی که با تلاش خود باعث شدید محله ما به عنوان محله نمونه لقب بگیرد کمال تشکر را دارم. کنیز سپس دست همسرش را بلند کرد و گفت؛ این مرد اگرچه اسباب بهتر شدن شرایط محله را فراهم کرد اما در اصل رفتار خوب شما عزیزان و دلسوزی و پشتکار شما اهالی محترم سبب شد تا محله ما از سوی مسئولان به عنوان محله نمونه لقب بگیرد.
در ادامه این مراسم لوح تقدیری از سوی یکی از مسئولان اداره نوسازی شهری به بغام اهدا شد.مدیر مربوطه در ادامه به سخنرانی کوتاهی پرداخت و گفت؛ اهالی محله نمونه خوشبختم به حضورتان عرض کنم بودجه خفنی جهت بهتر شدن هر چه بیشتر این محله که الگوی محلات شهر لقب گرفته اختصاص یافته است که انشالله به زودی دور همی خرجش می کنیم. با خاتمه سخنان مدیر مربوطه ،صدای سوت و کف زدن های اهالی به عرش رسیده بود. گل و شیرینی دست به دست پخش می شد و چند تاج گل هم به گردن بغام انداختند. بعد هم بازار عکس گرفتن داغ شد و همه سعی کردند چند عکس با بغام و مدیر مربوطه بگیرند.سرانجام هم مراسم با رفتن مسئولان و خبرنگاران پایان یافت.و اهالی با قیافه های غضبانک به بغام چشم دوختند. بیچاره بغام که تازه از ماجرا آگاه شده بود آهی از دل کشید و گفت؛ من فکر کردم واقعا آدم شدین نگو همش فیلم بازی می کردین، همه اینها محض عنوان محله نمونه و گرفتن بودجه بوده که اینجور مودب شده بودید!! شهین زن احمد مرغی با لحنی جدی گفت؛ این مرد ابله مایه ننگ محله است همه شاهد بودید با آن سوتی هایی که وسط ور زدنش داد نزدیک بود کار خراب کند. طبق آمارهای مستند بغام از بعد عید تا حالا کتک درست حسابی نخورده است پس همگی حمله به بغام...
فقط همین قدر بگم سر شبی تکه تکه های بغام بدبخت رو دایی محمد با هزار بدبختی از توی خور پیدا کرد و با چسب دوقلو مرد بیچاره رو سر هم کرد، الانم حالش بد نیست ولی وجدانا کی این محله رو به عنوان محله نمونه انتخاب کرده !! دایی محمد میگه این قضیه محرمانه هست.