سفارش تبلیغ
صبا ویژن

طنز فرار به کنگو

ستون طنز کلپک سلام 

فرار به کنگو

 

بعد از فیلتر تلگرام و روشن شدن چراغ فیلترشکن ها ، به ناچار

 دزدهای کابل در اقدامی متهورانه باعث قطعی برق محله غلغله شدند، این بی برقی باعث شد تا اهالی برای دقایقی تلگرام را ترک کرده و در فضای واقعی دیداری تازه کنند.

 

احمد مرغی که از دیدن دختر عمه ملوک متعجب شده بود رو به همسایه ها کرده و گفت؛ وای خدا این فریده هست، ماشالله چه بزرگ شده !!

 

دایی مراد هم  آهی کشید و گفت؛ این اعتیاد مجازی خیلی خانمانسوز شده، اون موقع ها بچه ها که معتاد می شدند از خونه بیرونشون می کردند، دیگه اقلا خرج موادشون گردن والدین نبود،اما الان پول شارژشون هم گردن ما افتاده، تازه از توی خونه هم تکون نمی خورند!!

 

شهین زن احمد مرغی ؛ مگه فقط بچه ها گرفتارن ، این احمدآقا  از سرکار که میاد همین جور مثه بز تا نصف شب تو گروهها میچره !

 احمد مرغی هم با عصبانیت فریاد زد؛ خانوم شما یه نگاه به خودت بنداز بس که چت کردی شبیه ایموجی شیطون شدی!!

 

خلاصه فضا میرفت متشنج شود که زیرشلواری رو به اهالی کرد و گفت ؛ مژده مژده ، قراره بزودی مش معصوم کلاس NA مجازی برگزار کند.علاقه مندان با در دست داشتن مقداری زیادی  وجه نقد می توانند از فردا در این کلاس ها شرکت کنند. در پایان هم با سوزندان مودم خونه هاتون، جشن رهایی برگزار می کنیم.

 

دایی مراد با عصبانیت گفت ؛ بابا شماها انگار سیرمونی ندارین همین دو روز قبل سر انتقال کانال محله به سروش ،اون همه کلاه برداری کردین ،اقلا بذارید ده روز بگذره بعد این ملت رو تیغ بزنید !! 

 

زیرشلواری که از حضور دایی مراد بدجور گُر گرفته بود، یقه اش رو گرفت و فریاد زد ؛ تو انگار کار زندگی نداری هی توی طنز کلپک می پلکی !!

زیرشلواری سپس رو به نویسنده کرد و گفت؛ برای چی شخصیت دایی مراد رو میاری اینجا ، با هزار بدبختی بغام رو دک کردیم حالا نوبت این ماموت شد.

 

اوضاع بد جور بهم ریخته بود اکثر اهالی مشغول پچ  پچ بودند این وسط مش معصوم چند متری از اهالی فاصله گرفت سپس رو به طنز نویس کرد و گفت؛ گلخنی، هوی عامو ننویس خوب گوش بده، 

شنیدم چند  روزه داری دنبال پول نزول  می گردی!!

 

 اگه همین الان این پیرمرد زبون دراز از این بخش طنز حذفش کنی، به اون بغام هم نقش تاثیرگذار ندی ، همین امشب 5 میلیون برات کارت به کارت می کنم .

بدبخت زرنگ باش تو چی از بقیه کم داری اینقدر خل بازی در میاری!

خلاصه یه جوری داستان رو جمع کن که من بتونم چندر غاز کاسب بشم .

 

روز بعد مش معصوم در حضور صدها نفر از اهالی محله و دهها عکاس و خبرنگار ،  کلاس. NA  مجازی را کلید زد .

طبق این طرح همه اهالی ملزم بودند تبلت ، لب تاپ و تلفن و خلاصه هر آنچه باعث اعتیاد مجازی شده بود برای همیشه تحویل مش معصوم و دار و دسته اش بدهند.

 

یک هفته بعد 

در نبود بغام و خیانت طنز نویس ،

مش معصوم یواشکی همه تلفن های هوشمند، لب تاپ و تبلت ها را به یک مالخر مکزیکی فروخت او  سپس در کلاس NA مجازی به همه معتادان یک دستگاه گوشی چراغ قوه ای دست دوم فروخت ، بعد هم با پول ها به جمهوری دومکراتیک کنگو فرار کرد!!

 

مش معصوم با حیرت؛ کنگو کجاست ؟!!! 

زیر شلواری خدا خفه ات کنه ، بیشعور نفهم گفتم بلیط کانادا بگیر !!!

 

#کاظم_گلخنی

 

@hogam