طنز شهر ما خانه ما
این طنز فقط تقدیم به شهرداری بندرعباس می شود .فقط
موضوع این هفته؛ همینی که هست.
یکی از محاسن شهر ما بندرعباس، انصاف همگانی و حس همکاری در حوزه شهروندی و حتی مبلمان شهری است .در این زمینه فعالان حوزه ساخت و ساز گوی سبقت از تمام ملت ربوده اند و برده اند گذاشته اند توی گاو صندوق و به هیچ احدی هم نشان نمی دهند .
عزیزان پیمانکار هنگام ساخت و ساز با چیدمان منظم مصالح در گوشه های خالی ساختمان سعی می کنند همان یک سوم پیاده رو نیز با ریختن مصالح اشغال نکنند. مهندسان ناظر هم اصلا کار ندارند ،چون پیمانکاران مدام با وجدان کاری کوچه ها و معابر را نمی بندند و شده مصالح را بریزن توی جیب شلوارشان اما راضی به مردم آزاری اصلا نیستند . دیگر اینکه همه با تمام وجدان و انصاف کار می کنند و اصولا بازرسین شهری هم بندگان خدا از بیکاری نمی دانند چه کار بکنند!! حتی برخی پیشنهاد دادند بروند فرانسه مشکل معابر پاریس را حل کنند که البته با انفجارهای اخیر این پیشنهاد خوب رد شد و این روزها مردم فرانسه با چشمان اشکبار مدام حسرت بندرعباس را می خورند. که چی ؟ « چرا ما آنجا نیستیم و از این همه مواهب محروم هستیم . حسرت به دل مردیم مقصی .امضا ژان پل سارتر»
حالا این ژان چطور پرید وسط طنز ما بماند، اما جان مادرتون اینقدر نبشی و آهن پاره وسط کوچه و پیاده رو نریزید .بابا آخه کجای دنیا پیاده رو مسدود می کنند !! هر چی هم می نویسیم که فایده نداره؛ دیگه زدیم به طنز واژگون بلکه افاقه کند