سفارش تبلیغ
صبا ویژن

طنز بازگشت بیگانه .


در سال شونصدم نوری سفینه  تحقیقاتی بخش بیولوژی با پیش شماره 84 و با پوشش نامریی در محوطه فضای سبز بیمارستان بصورت اضطراری فرود آمد.

حال کاپیتان جی خیلی بد است، طبق مستندات گزارش روزانه سفینه، گویا کاپیتان و دو ربات همراهش در قالب پروژه تحقیقی (اینها چرا نمی میمرند) از یک رستوران بین جاده ای مسیر بندرعباس به فسا مقداری غذا تست کرده و متاسفانه دچار انهدام سیستم گوارشی شده است، بنا بر اعلام همین گزارش متاسفانه چند ربات زیستی همراه کاپیتان نیز در نتیجه مصرف کمی از غذای این رستوران بین جاده ای دچار آتش سوزی مدارهای داخلی شده و از حالت خدماتی خارج شده اند ،الان هم در و  پنجره سفینه را باز کردیم هر کاری می کنیم این بوی بد لعنتی نمی رود. آخه چه کوفتی خوردند این خیر ندیده ها، پایان گزارش.

لحظاتی بعد چند نفر بیگانه که به قالب انسان درآمده اند با عجله وارد بخش اورژانس بیمارستان شدند.

4 ساعت بعد .

گیرنده ؛ستاد بزرگ طرح اکتشاف سیاره پطرس

احتراما و در نهایت تاسف به عرض می رساند کاپیتان جی بعد از ورود به بیمارستان به سبب نداشتن دفترچه بیمه ، بودجه رایج و دیگر ملزومات پیش بینی نشده نظیر پارتی بعد از تحمل  ساعت ها درد ناشی از دل پیچه جان به جان آفرین تسلیم کرد. مراتب جهت اطلاع و هرگونه اقدام لازم به عرض می رسد .با احترام روابط عمومی سفینه 84

یک هفته بعد .

امریه شماره شونصد خورده ای سیاره پطرس

گیرنده ؛سفینه تحقیقاتی بیولوژی پیش شماره 84

برابر رصد تحقیقاتی سفاین ارسالی بخش تسلیحات زیستی، بدین وسیله به اطلاع می رساند با توجه به نزدیک شدن به تعطیلات آخر سال ایرانی ها ، از هر گونه تحقیق و کاووش حوزه غذای رستورانی بین جاده ای در مناطق جنوبی ایران اکیدا خودداری کرده و در صورت بروز هر گونه ایراد سیستماتیک در ربوت ها و بیماری پرسنل ،فورا خودتان را برای درمان به مناطق مرکزی ایران و یا پایتخت برسانید.

در ضمن خاک تو سرها وقتی در بندرعباس برای تحقیق ولو می شوید خیر سرتون یک رباتی چیزی دم در سفینه بگذارید مثل اون دفعه کارتن خوابها نصف سفینه را نبرند بفروشند به این ضایعاتی ها، بابا درش قفل کنید این هم من باید بگم . پایان پیام .

فرمانده ستاد کل نیروهای اعزامی به کهکشان منظومه شمسی ژنرال صفدر یوفو زادگان


طنز بندرعباس تاریک تر از پیونگ یانگ



از دیدگاه باستان شناسان در دوره انسان های اولیه که بشر آتش را کشف و بر تاریکی غلبه کرد روشنایی معابر  و همچنین غارها مهم بوده است، طبق کشفیات اخیر جامعه شناسان اصولا تاریکی معابر و خیابانها فقط برای برخی از اقشار و اصناف بخصوص فعالین حوزه زورگیری و سرقت امری لازم و به صواب است و بقیه مردم تاریکی را دوست ندارند‌،

البته این موضوعات مربوط به بندرعباس نمی شود و اصولا این شهر با وجود کمبود روشنایی کسی دست از پا خطا نمی کند، این گلایه هم که ما نوشتیم فقط محض خالی نبودن عریضه است دیدیم جایی در روزنامه خالی بود گفتیم یک چیزی بنویسیم بلکه پر شود، ضمن اینکه ما به این نتیجه رسیده ایم که تاریکی شهری رابطه مستقیمی با هنر مبلمان شهری پست مدرن دارد، و بر طبق اصول معماری نوین رمانتیک ترین حوداث ها در تاریکی ها شهر رخ می دهد، اصلا یعنی چه که هیچ اتفاقی رخ ندهد!

در بندرعباس هوا که تاریک می شود شهر هم بصورت خودکار  تاریک می شود، شکر خدا همه چیز این شهر بر اساس برنامه ریزی و اصول است.

البته این تاریکی چندان هم مضر نیست و کلی در شهرت بندرعباس اثر گذار بوده است، و باید به عرض برسانم بندرعباس در راستای جهانی شدن در جذب تروریسم، ببخشید توریسم همراه با پیونگ یانگ کره شمالی عنوان تاریک ترین ترین شهر را به خودش اختصاص داد.

این افتخار بزرگ ما را به یاد پیشنهاد یکی از اعضای شورای شهر انداخت ، این عزیز که احتمالا بندر را با مدینه فاضله اشتباه گرفته چندی قبل عنوان کردند که بندرعباس را به شهر همیشه بیدار تبدیل می کنیم ، این عضو عزیز شورای شهر معتقد است؛ بندرعباس دارای نمادهای بسیاری برای شهرت جهانی است منتها همین عنوان شهر همیشه بیدار از بقیه صفات بهتر است، حالا هی بگویید چرا درصد آمار خودکشی بندرعباس مدام در حال افزایش است خوب برادر من آدم وقتی خیابانهای تاریک پیونگ یانگ را روشن تر از خیابانهای بندرعباس می بیند توقع نداشته باشید جان به جان آفرین به درک واصل نشود، از این گذشته ما معتقدیم در حق متخصصان شرکت توزیع برق بندرعباس ظلم بزرگی شده است، به راستی چرا این عزیزان با این همه نبوغ در تاریکی مخفی شده اند، باور بفرمایید اگر ادیسون بفهمد لامپ هایی در خیابانهای بندر نصب شده که شعاع نور آن به سطح خیابان نمی رسد مثل زامبی ها از قبر بیرون می آید و آسفالت خیابان را گاز می گیرد.

طنز ماجرا اینجاست که در این تاریک بازار ،شهرداری هم بیکار نبوده و با برچیدن تابلوهای تبلیغاتی اصناف عملا در جدول تاریکی جهانی با دو پله صعود بعد از حلب و پیونگ یانگ قرار گرفته ایم، در نتیجه همین یک ذره نور خیابان ها که از دولتی سر تابلوی تبلیغاتی فروشگاهها دیده می شد با ضرب مالیات و زور عوارض محو شد‌ه است.