مرده اشتباهي گاهي در تلخ ترين حوداث ، خنده دار ترين وقايع رخ مي دهد. تا همين چند سال قبل که هنوز سلفي گرفتن در تشييع جنازه ها باب نشده بود ، بعضي ها جور ديگري سوتي مي دادند به حدي که گاهي اشتباهي جنازه ديگري را دفن مي کردند، باور کنيد طنز اين ماجراي واقعي از داستان فيلم طبقه حساس رضاعطاران جذاب تر است. داستان مربوط به 8 سال قبل است، ماجرا از مرگ پيرمرد بيماري که در بيمارستان شهيد محمدي بستري بود، شروع ميشود. خانواده متوفي شيون کنان وارد بيمارستان مي شوند. بخش سردخانه شهيد محمدي نيز با اشتباهي در سطح تيم ملي ، بجاي پيرمرد جسد يک معتاد کارتن خواب را تحويل فرزندان متوفي مي دهد. درد آورتر از همه اينجا بود که فرزند متوفي اشتباه مسول سردخانه و حواس پرتي فاميل ، خانواده، اهالي ده ، غسال و... را ماستمالي کرده بود و مدام از خبرنگاران نداي هرمزگان بابت اطلاع رساني اين ماجرا گلايه ميکرد. القصه جسد کارتن خواب دربدر در ميان اشک و ماتم به روستايي در اطراف بندرعباس حمل ميشود و طي مراسمي آبرومند در ميان آه و ناله خانواده و اهالي دفن ميشود. سرانجام بعد از دو روز از دفن مرحوم کارتن خواب ، فرزندان پيرمرد مرحوم که از شکل و شمايل جسد دچار ترديد شده اند به اشتباه خود پي مي برند و مجددا جسد کارتن خواب فلک زده را از خاک بيرون کشيده و به بيمارستان شهيد محمدي مي برند. بخش سردخانه بيمارستان نيز ضمن عذرخواهي از جنازه کارتن خواب و دلجويي از خانواده پيرمرد، بعد از کمي جستجو جسد اصلي را يافته و با جسد کارتن خواب معاوضه مي کند. بعد از ختم اين ماجراي عجيب، فرزند متوفي در گفتگو با روزنامه نداي هرمزگان مقصر اصلي اين اشتباه تاريخي را بيمارستان معرفي کرد و بيان داشت که بله ما عزادار و ناراحت بوديم و حالمان اصلا مساعد نبود، به همين خاطر به چهره جنازه دقيق نگاه نکرديم ، البته در روستا برخي از فاميل با ديدن جسد مرد معتاد کمي مشکوک شده بودند اما يک عده مي گفتند ظاهر جنازه بخاطر رنج هايي که در بيمارستان کشيده تغيير کرده است.اينکه ما با اندکي ترديد نظر آنها را قبول کرديم و جسد مرد کارتن خواب را در قبرستان ده دفن کرديم. #کاظم_گلخني #نداي_هرمزگان - خارخاسک