طنز این مش معصوم خبیث
در محله غلغله قیامتی برپا شده و اهالی با شور و شوق زیاد در منزل مش معصوم جمع شده اند. از قراری پیرزن نامزد شده و با چند کاندید دیگر لابی کرده است .
طبق شنیده ها نامزدهای این لابی مهم امشب برنامه های خود را اعلام می کند.
پذیرایی عالی بود ، دست به دست شیرینی و شربت توزیع میشد اما مزه شربت ها انگاری طبیعی نبود.
اولین سخنران مراسم سرکار خانوم گل درشت خجسته پور، فارغ تحصیل رشته نقاشی به جایگاه رفت و فریاد زد؛ ای مردم هنردوست ، اینجانب اگر توفیق حضور در شورا پیدا کنم، قصد دارم با حمایت شاه ماهی شعر و هنر بانو مش معصوم عزیزم ، شهری رویایی برایتان بسازم، شهری که نمونه اش فقط در تابلوهای پیکاسو، رامبراند و کاندیسکی دیده اید. بانوی نقاش سپس جیغی کشید و فریاد زد؛ دوستان من با حمایت این لابی هنرمند قصد دارم همه ی زشتی ها و پلشتی های شهر را با رنگ ماست مالی کنم ... حوصله همه از وراجی بی سروته دخترک سر رفته بود اینکه با یک چشمک مش معصوم، گل درشت را از جایگاه به زیر کشیدند و آقای شنگول حبه زاده را جایگاه فرستادند.
شنگول هم با دیدن جمعیت عربده ای کشید و گفت؛ من اومدم بترکونم ، همشهریان گرامی من اهل این کارهای سطحی و پیش پا افتاده نیستم، من اومدم بترکونم، به امید خدا به محض ورودم به شورای شهر قصد دارم با انعقاد قراردادی با ناسا بپ فاطکو را با شاتل فضایی به سیاره مریخ اعزام کنم تا انشالله اولین ساکن مریخ بندری باشد.
در میان داد و هوار اهالی شنگول دوباره فریاد زد؛ خرید بخشی از قطب شمال برای فرار اهالی از گرمای بندر برنامه دوم من هست ،
.شنگول که انگاری حال مساعدی نداشت باز عربده ای کشید و گفت برای بندرعباس مونوریل می آورم، مترو می سازم ، برای همه کشتی تفریحی میخرم ...و بعد غش کرد.
اوضاع بدجور منشوری شده بود همه اهالی سرگرم اجرای حرکات موزون بودند یک عده هم مثل مش معصوم مدام عربده می کشیدند و جفتک پرانی می کردند.
مش معصوم به هر بدبختی بود خودش را به نوچه اش زیرشلواری رساند و فریاد زد؛ بیشعور من گفتم فقط تو شربت شنگول و گل درشت گرد نخود بریز...
طبق اخبار واصله هنوز تو خونه مش معصوم صدای بزن و بکوب میاد.
اینکه میگن چاه مکن بهر کسی اول خودت دوم کسی در نتیجه مش معصوم خبیث رد صلاحیت شد.