سفارش تبلیغ
صبا ویژن

سرگین غلتان سیاسی . ضمیمه طنز روزنامه دریا



این جا قلب صحاری شبه جزیره عربستان است.
طبق تحقیقات دانشمندان زیست شناس
تشابه بین سرگین غلتان و حکام سعودی روز به روز بیشتر می شود.

سرگین‌غلتانک یا سوسک سرگین نوعی سوسک است که از مدفوع حیوانات تغذیه می‌کند. این سوسک‌ها از توانایی ویژه‌ای در جمع‌آوری مدفوعات حیوانی برخوردارند و هر سرگین‌غلتانک می‌تواند در یک شب مقدار مدفوعی 250 بار سنگین‌تر از وزن خود را جابه‌جا و دفن کند.


البته سرگین غلتان های طفل معصوم در زمینه کشتار کودکان بی دفاع و ارسال پول و سلاح به تروریست ها اصلا در حد مقایسه با حکام سعودی نیستند.

با این حال شباهت هایی بین این دو گروه از حشرات وجود دارد که می طلبد تحقیقات جامع تری انجام شود‌.

به طور مثال سرگین غلتان ها برای بقای خودشان مدفوع جانوران بزرگتر را غلت می دهند و چرخ زنان روزگار سپری می کنند، حکام سعودی نیز در حوزه سیاست دقیقا همین کار را انجام می دهند و با استفاده از پسماندها و زباله های سیاسی دیگر کشورها سعی در فرآوری این فضولات دارند!!

حمایت از تپاله ها  و مردگان سیاسی نظیر گروهک منافقین یا تروریست های النصره در سوریه نمونه بارز سرگین های مورد علاقه حکام سعودی است.

ضمن اینکه حکام سعودی از  سرگین های حیوانات بزرگتری مثل امریکا نیز استفاده می کنند و معمولا مثل یک سوسک  بزرگ سرگین های درشت سیاسی غرب را در خاورمیانه مدام غلت می دهند.

اینکه چه روزی نسل این سرگین غلتان های شبه جزیره منقرض شود دقیق معلوم نیست اما نفرت جهانیان از این حشره نفت فروش روز به روز در حال افزایش است و حتم بدانید چرخه روزگار طبیعت سرانجام این جانور موذی را منقرض خواهد کرد‌.


ضمیمه طنز روزنامه دریا . سیم آخر مذاکره


سیم آخر ، مذاکره


با گم شدن بسته مواد مخدر یکی از زنان معتاد دعوای درون گروهی کارتن خواب ها مجددا در محله  شروع می شود.
طفلک اهالی که از عذاب این قوم شرور حیران مانده اند چه خاکی بر سر کنند.


تا کنون هر ترفندی که مردم محله بکار بسته اند تا از شر این قوم مردم آزار خلاص شوند ظاهرا بی اثر بوده است.

از مسئولان ذی ربط هم ظاهرا نباید انتظار زیادی داشت بندگان خدا مشغول به خدمت به مردم هستند به همین خاطر چندان فرصتی برای توجه به این مشکلات ندارند.

طفلک اهالی محله غلغله حیران از آن همه زباله ای که معتادان کاوشگر نثار آنها کرده اند. بیشتر از این نگران هستند که بچه هایشان با الگو برداری از این قهرمانان مفنگی،  معتاد نشوند.

در این گیرودار یکی از معتادان با دیدن «کله» فریاد کشید ؛ پری پخمه بدو بیا که دزد رو گرفتم ، بعد هم معتادان کارتن خواب دسته جمعی کله ، طفل معصوم را دنبال کردند.

این وسط بغام که از شدت عصبانیت خونش به جوش آمده با چند سطل آب معتادان را متفرق کرد. 
ظاهرا این عزیزان با آب بشدت مشکل دارند.

بغام سپس در محله داد و هوار راه انداخت و مشغول نفرین کردن مواد فروش ها بخصوص مش معصوم طماع شد.
همان موقع احمد مرغی از راه نرسیده فریاد زد ؛ آقای بغام به نظر من بهتره که به جای خشونت راه تعامل و گفتمان را پیشه کنیم و مثل گروه پنج بعلاوه یک با کارتن خواب ها مذاکره کنیم!!

ایده بدی نبود بخصوص که هیچ راه حلی هم برای اوضاع اسف بار محله باقی نمانده بود.

طبق برنامه نمایندگان محله غلغله و نماینده معتادان مشخص و آماده مذاکره شدند، اما همان ابتدای کار نماینده معتادان دبه کرد و گفت یا محل مذاکرات باید در ژنو باشد یا تحریم ها ادامه خواهد یافت!
سرانجام به هر بدبختی بود معتادها با گرفتن پنج هزار تومن به محل مشخص شده مذاکرات راضی شدند و گفتگوها زیر سایه درخت کهور محله آغاز شد.

چشمان نگران تمام محله به محل مذاکرات دوخته شده بود، همه منتظر نتیجه نهایی بودند که ناگهان اکبره شیره ای فریاد زد؛ اوه مستر،  هیچ وقت یک معتاد را تهدید نکنید!!

در خلال گفتگوها احمد مرغی نماینده محله برای لحظاتی روی بالکن خانه مش معصوم رفت و در حالیکه برای مردم دست تکان می داد با خوشحالی گفت؛ گفتگوها خیلی خوب پیش میره، قراره که بیشتر کوچه های محله رو در اختیار معتادها بذاریم تا راحت مواد بکشند ، اونها هم تقبل کردند که دیگه کیسه های زباله رو پاره نکنند و نظافت رعایت کنند!

دقایقی بعد هم نماینده کارتن خواب ها با خوشحالی به سراغ دوستانش رفت و گفت؛ شکر خدا مذاکرات در مسیر درستی قرار دارد، قراره که تا هشت سال اهالی هیچ مزاحمتی برای رفت و آمد بچه ها ایجاد نکنند و از همه بهتر اینکه قراره که با بتن دهن گشاد اون بغام جنایتکار رو  پر کنیم
فقط باید حواستان باشه توی کوچه های یازده و پنج مواد نکشید دیگه الباقی محله هر جا عشقتون کشید دود و دم راه بندازید!!
فریاد شادی کارتن خواب ها به هوا بلند شد .
این وسط مش معصوم و باقی مواد فروش های محله با یک کیسه سیمان به سمت خانه بغام به راه افتادند

اما درست همان وقت ماموران از راه رسیده و مش معصوم و چند مواد فروش همراهش را دستگیر کردند.

از داخل دمپایی مش معصوم طماع نیم کیلو رادیو اکتیو ، ببخشید مواد مخدر بیرون آوردند. 

باز هم مشکل محله لاینحل باقی ماند.
مذاکرات هم شکست خورد و به بن بست رسید اما اهالی با خوشحالی برای مش معصوم که راهی زندان شده بود دست تکان دادند.


ضمیمه طنز روزنامه دریا . مثل کدام فیلم


مثل کدام فیلم 

فصل مدارس آغاز شده و بچه ها با خوشحالی تمام و لبخند بر لب ( الکی مثلا ما نمیدونیم عزا گرفتن تابستون تموم شده) دوان دوان به سمت تحصیل علم و دانش در حرکت هستند. 

والدین هم ناراحت از اینکه بچه ها دیگر در خانه نیستند هی پشت سر هم  آه می کشند که چقدر حیف شد تابستون تموم شد( الان جشن گرفتند) 
با این اوصاف این روزها در مدارس حوداثی رخ می دهد که شباهت بسیار زیادی به سریال ها و فیلم ها دارد .
براینکه شما عزیزان را با این رویه آشنا کنیم به چند نمونه اشاره کرده ایم که در ادامه می خوانیم؛
سرویس مدارس( جاده های انتظار)
زنگ تفریح(دیوانه از قفس پرید)
خارج از مدرسه (کافه)
تقلب (چشمهایم برای تو)
روز امتحان (روز واقعه)
گرفتن تقلب( بعد ظهر سگی)
جیم شدن از کلاس(اخراجی ها)
زنگ زیست (معنی عشق)
بوفه مدرسه ( حمله به اچ 3)
نمره صفر ( رسوایی )
تقلب ( جیب برها به بهشت نمی روند)
کیف مدرسه (محموله)
اولین کسی که معلم از او میپرسد (قربانی)
نگاه دانش آموز به معلم (میخواهم زنده بمانم)
معلمان مدرسه (جنگجویان کوهستان)
زنگ تفریح (حمله به توالت)
مدیر مدرسه (پدر سالار)
پنج شنبه (خانه دوست کجاست)
جلسه معلمان (نقشه قتل دانش آموز)
میز آخر (بهشت پنهان)
پای تخته (قتلگاه)
ورود مدیر مدرسه (تشریفات نظامی)
کارنامه های تجدیدی (سالهای دور از خانه)
تعطیلات مدرسه (روزهای خوشبختی)
نمره 20 (آرزوی محال)
گرفتن تقلب از دست دانش آموز (بازی دیگر تمام است)
امتحان شهریور (شانس زندگی)
فضول کلاس (کارآگاه ویژه)
معلم در خواب دانش آموز (شبهی در تاریکی)
بردن کارنامه به خانه(نبودن سر بر تن)
شب امتحان (وصیت نامه)
قبولی شهریور (بازگشت به خانه)
تقلب کردن (بی تو هرگز)
زنگ کلاس (دیدار ارواح)
مدرسه (چوبه دار)
زنگ ورزش (امید دانش آموز)
 صبح شنبه (پاییزان)


طنز وعده های شیرین کجایی


ستون طنز کلپک سلام . تعرفه های فوتبالی


تعرفه های فوتبالی

این فوتسال مملکت ما هم هر کار کرد که ملت رو مثل باخت از آرژانتین شادمان به خیابان بریزد .توفیقی نداشت.

طفلکی ها با پیراهن های وصله خورده از برزیل و پرتغال بردند اما یک  نفر هم جو‌ گیر نشد، اصلا خیلی ها نفهمیدند که ایران به مقام سوم فوتسال جهان رسیده است.
در عوض فوتبال هر چه قدر هم هوادرانش رو زجر کش کند  باز هم ملت برایش سر و دست می شکند . به همین دلیل است که اصولا در این رشته ورزشی رقم های نجومی طوری ریخت و پاش می شود که مخ طفلی فوتسالی ها از شنیدنش سوت می کشد .

کاش اقلا با آن همه در آمد مثل فوتسال نه مثل کبدی اقلا یک کاپی چیزی می گرفتند که دلمان خوش باشد بگوییم خوب این یک میلیارد تومن نوش جان !!


خلاصه اگر وضع به همین ترتیب پیش برود و باشگاهها برخی از بازیکنان قوزمیت پنجاه میلیونی را در بازار سیاه به قیمت یک میلیارد تومن دست به دست کنند ، یهویی فردا دیدی فوتبالیست ها هم مثل عزیزان دندان پزشک صاحب تعرفه شدند و تلوپی روی میز مدیران باشگاهها کوبیدند.
باور نمی کنی !؟ 


تعرفه زیر بر مبنای نود دقیقه و برای یک مسابقه محاسبه شده است.
پاس دادن صحیح100 هزار تومان، دویدن هر متر62 هزار تومان، استپ سینه معمولی 31 هزار تومان، شوت خفن هر متر 62 هزار و 500 تومان

دریبل نمایشی هر نفر 72 هزار و 200 تومان،  هد خفن 31 هزار تومان، تکل از پشت معمولی 36 هزار تومان، تکل از پشت بدرقم 63 هزار تومان، هر عملی که از پیروزی حریف جلوگیری کند (تکل از پشت، تنه زدن، هل دادن، با کله توی صورت حریف کوبیدن و گاز گرفتن 400 هزار تومن 

سانتر هر متری می کنه به عبارتی 58 هزار و 500 تومان ،ورود به زمین بعنوان یار دوازدهم 300 هزار تومن ، جلوگیری از گل صد در صد ؛ یک میلیون تومان، گل زدن 4 میلیون تومان، پاس گل 2 میلیون تومان، شرکت در شادی بعد از گل 800 هزار تومان، تحریک تماشاچیان حریف 56 هزار تومان.

سلام علیک گرم با داور 120 هزار تومان، دریافت فحش از سوی تماشاچیان حریف 200 هزار تومان ، عدم دریافت فحش از سوی تماشاچیان تیم خودی 200 هزار تومان.

حرکت جوانمردانه هر شش مسابقه 1000 تومان ، دست دادن با مربی حریف 1000 تومان، اهدای شاخه گل به تماشاچیان 1250 تومان، جفتک منجر جراحت بازیکن حریف هزار تومان ، نشستن مودبانه روی نیمکت 2 هزار تومان.


چیه ! نکنه توقع دارید بازیکنی که این همه در زمین های خاکی و پشت بوته های اطرافش سختی کشیده برایت مفتی بازی کنه !! اصلا میدونی روزی دو ساعت تمرین کردن یعنی چه !! میدونی رسیدگی به حساب چهار تا بوتیک و پنج تا پاساژ و دو تا سوپرمارکت چقدر سخته !! میدونی گرفتاری بانکی یعنی چه !! تا حالا شده ذهنت مشغول این بشه که با 8 میلیارد تومان کجا سرمایه گذاری کنی !! 

شده تا حالا استرس سقوط پنج‌ میلیارد تومن سهامت رو داشته باشی !!تا حالا شده چک خرید پورشه جشن تولد نامزدت برگشت بخوره !! 

خوب شکر خدا که گرفتار این مصائب نیستید، پس راحت فوتبالتون نگاه کنید و بذارید بچه ها بدون استرس سرگرمتون کنند.